1-5 فرضیات 10
1-6 اهداف تحقیق 10
1-7 قلمرو مکانی 10
1-8 قلمرو زمانی 11
1-9 نوع روش تحقیق 11
1-10 تعریف عملیاتی متغییر ها 11
1-11 استفادهکنندگان از نتایج تحقیق 14
فصل دوم: ادبیات تحقیق
2-1 هوش عاطفی 16
2-1-1 پیشینه مطالعه هوش عاطفی 18
2-1-2 مولفههای اصلی و عوامل تشکیل دهنده هوش عاطفی 21
2-1-3 شکلگیری هوش عاطفی 23
2-1-4پرورش هوش عاطفی 24
2-1-5 دیدگاه های متفاوت پیرامون هوش عاطفی 24
2-1-5-1 هوش عاطفی از دیدگاه گاردنر 24
2-1-5-2 هوش عاطفی از دیدگاه مایر و سالووی 25
2-1-5-3 هوش عاطفی از دیدگاه بار _ آن 26
2-1-5-4 ابعادهوش عاطفی از دیدگاه بار_آن 27
2-1-5-5 هوش عاطفی از دیدگاه گلمن 28
2-1-6 توجه معاصر به هوش عاطفی 36
2-1-7 نقش وراثت و محیط در هوش عاطفی 39
2-1-9 آموزش و یادگیری هوش عاطفی 43
2-1-10 خلاصه بحث هوش عاطفی 45
2-2 رفتارشهروندی سازمانی 47
2-2-1 مفاهیم وتعاریف رفتار شهروندی سازمانی 47
2-2-2 محدودیتهای تعریف رفتار شهروندی سازمانی 50
2-2-3 انواع رفتار شهروندی در سازمان 51
2-2-4 عوامل تاثیر گذار بر رفتار شهروندی سازمانی 52
2-2-5 کارکردها، پیامدها و نتایج رفتار شهروندی سازمانی 57
2-2-6 تأثیر رفتار شهروندی سازمانی بر عملکرد و موفقیت سازمانی 60
2-2-7 دلایل تأثیر رفتار شهروندی سازمانی بر اثربخشی سازمان 61
2-2-8 رویکردهای اصلی در تبیین رفتار شهروندی سازمانی 64
2-2-9 ابعاد رفتار شهروندی سازمانی 65
2-2-10 رفتار شهروندی سازمانی در آموزههای دینی و اسلامی 75
2-2-11 تهای انگیزشی رفتار شهروندی سازمانی 77
2-3 پیشینه تحقیق 80
فصل سوم:روش تحقیق
3-1 مقدمه 85
3-2 روش پژوهش 85
3-3 جامعه آماری 86
3-4 نمونه آماری 87
3-5 ابزار جمعآوری اطلاعات 88
3-6 روایی و پایایی پرسشنامه 91
3-7 تجزیه و تحلیل آماری 94
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
4-1مقدمه 96
4-2 جداول توصیفی 97
4-3 آزمون نرمالیته 105
4-4تبیین دو متغیره رابطه بین متغیرها و شاخصها 106
فصل پنجم:نتیجهگیری و پیشنهادات
5-1- مقدمه 120
5-2- نتایج توصیفی متغیرهای تحقیق 121
5-3- نتایج استنباطی (نقد و بررسی فرضیات) 121
5-4- پیشنهادات 127
منابع 129
ﺪه
ﻃ دﻫﻪهای اﺧﺮ، ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔ” ﺑﻪ ﻃﻮر ﻓﺰاﻨﺪهای ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺪﺮان و ﻧﻈﺮﻪ ﺮدازان ﺳﺎزﻣﺎﻧ ﻗﺮار ﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ، ﺑﻪ ﻃﻮری ﻪ ﺗﺤﻘﻘﺎت ﺑﺴﺎری در زﻣﻨ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮآن و ﻫﻢ ﻨﻦ ﻧﺘﺎﺞ ﺣﺎﺻﻞ از ﺗﺄﺛﺮﺬاری اﻦ ﻣﻔﻬﻮم ﺟﺪﺪ ﺑﺮ ﻧﺮش، رﻓﺘﺎر و ﻋﻤﻠﺮد رﻫﺒﺮان و ﺮوان در ﻣﺤﻂهای ﺳﺎزﻣﺎﻧ، اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ. از اﻦ رو، وﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺷﻨﺎﺳﺎ ﺗﺄﺛﺮ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔ ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺷﻬﺮوﻧﺪی ﺳﺎزﻣﺎﻧ ﺎرﻨﺎن” اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ. برای جمع آوری اطلاعات مقدماتی و تئوری های موجود درباره موضوع تحقیق از مطالعات کتابخانه ای و پس از آن برای جمع آوری داده های مورد نیاز آزمون فرضیات از پرسشنامه استفاده شده است.که در ﻣﺎن ﻧﻤﻮﻧﻪای ﻣﺘﺸﻞ از 160 ﻧﻔﺮ از کارمندارن اداری و درمان تامین اجتماعی کاشانﺗﻮزﻊ ﺷﺪ. برای توصیف متغیرهای مورد نظر از آمار توصیفی که شامل شاخص های پراکندگی و مرکزی و برای سنجش فرضیات از آزمون رگرسیون استفاده شده است. روش ﺗﺤﻘﻖ ﺣﺎﺿﺮ، توصیفی- پیمایشی اﺳﺖ. ﻧﺘﺎﺞ حاصل از پژوهش در مجموع بیانگر تاثیرداشتن هوش عاطفی بر رفتار شهروند سازمانی و تاثیر داشتن کلیه ابعاد هوش عاطفی (خودآگاهی، خودمدیریتی،آگاهی اجتماعی،مدیریت روابط) بر رفتار شهروند سازمانی میباشد. درﺎﺎن، ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺑﻬﺒﻮد رﻓﺘﺎر ﺷﻬﺮوﻧﺪی ﺳﺎزﻣﺎﻧ از ﻃﺮﻖ ﺑﺎﻻﺑﺮدن ﺳﻄﺢ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪیهای ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔ”، ﺸﻨﻬﺎداﺗ ﺑﺮای ﻣﺪﺮان ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧ اراﺋﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ.
ﻠﺪ واژه ﻫﺎ: ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔ، رﻓﺘﺎر ﺷﻬﺮوﻧﺪی ﺳﺎزﻣﺎﻧ، منابع انسانی
1-1 مقدمه
دﻧﺎی ﻨﻮﻧ ﺑﺎ ﺷﺘﺎب ﻓﺰاﻨﺪهای در ﺣﺎل ﺻﻨﻌﺘ ﺷﺪن اﺳﺖ. اﻦ اﻣﺮ ﺿﺮورت ﻧﻮآوری، اﻧﻌﻄﺎف ﺬﺮی، ﺑﻬﺮهوری و ﺎﺳﺨﻮ را ﺑﺮای ﺑﻘﺎ و ﻣﻮﻓﻘﺖ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﺑﺸﺘﺮ میﻨﺪ. از اﻦ رو اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎی ﺟﺪﺪی ﺑﺎﺪ ﺑﺮای ﺳﺎزﻣﺎنها ﺗﺪوﻦ ﺮدد ﺗﺎ ﺎﺳﺨﻮ ﺎﻟﺸﻬﺎ ﺟﻬﺎﻧ ﺑﻮده و زﻣﻨﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒ را ﺑﺮای ﺎرﻨﺎن ﻓﺮاﻫﻢ ﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ از ﻣﻨﺎﺳﺐﺗﺮﻦ ﻣﻬﺎرﺗﻬﺎ ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﺎﺷﻨﺪ از اﻦ رو، رواﻧﺸﻨﺎﺳﺎن ﺗﺎﺪ دارﻧﺪ ﺎرﻨﺎن ﺳﺎزﻣﺎنها ﺑﺎﺪ ﻓﺮاﺗﺮ از وﻇﺎﻒ رﺳﻤ ﺧﻮد ﻋﻤﻞ ﻨﻨﺪ (جورج[1]،2006).
از ﻃﺮﻓ ﺳﺎزﻣﺎنهای بیمه ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﻘﻪ ﺳﺎزﻣﺎنهای ﺑﺸﺮی در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ ﻣﺜﻞ ﺬﺷﺘﻪ ﻧﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻪ ﻃﻮر ﻮﺳﺘﻪ در ﺣﺎل ﺗﻐﺮ و ﺗﺤﻮل ﻫﺴﺘﻨﺪ. از اﻦ رو ﻻزم اﺳﺖ کارمندان سازمان بیمهﺧﻮد را ﺑﺎ اﻟﻮﻫﺎ و ﺮاﺸﺎت ﻣﺨﺘﻠﻒ اﻓﺮاد ﻫﻤﺎﻫﻨ ﻧﻤﻮده و آﻣﺎده ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ آنها را ﺑﺮ ﻫﻢ ﻣﻨﻄﺒﻖ ﻧﻤﺎﻨﺪ. ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎ ﺎﻓﺖ میﺷﻮﻧﺪ ﻪ دارای ﺑﻬﺮه ﻫﻮﺷ ﺑﺎﻻ ﺑﻮده در آزﻣﻮنهای ورودی داﻧﺸﺎهها و ﻣﻮﺳﺴﺎت آﻣﻮزش ﻋﺎﻟ ﻧﻤﺮات ﺑﺎﻻ ﺴﺐ میﺮدﻧﺪ وﻟ در زﻧﺪ ﺷﻐﻠ وﺧﺎﻧﻮاد ﺧﻮد ﻣﻮﻓﻖ ﻧﺒﻮدﻧﺪ و ﺑﺮ ﻋﺲ. از اﻦ رو داﻧﺸﻤﻨﺪان ﻋﻠﻮم ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻪ ﺗﺤﻘﻖ درﻣﻮرد اﻦ ﺪﺪه ﺮداﺧﺘﻨﺪ. درﺳﺎل 1970 ﺑﺮای اوﻟﻦ ﺑﺎر دو رواﻧﺸﻨﺎس آﻣﺮﺎ ﺑﻪ ﻧﺎمهای ﺘﺮ ﺳﺎﻟﻮی[2] از داﻧﺸﺎه ﺑﻞ و ﺟﺎن ﻣﺎﺮ[3] از داﻧﺸﺎه ﻧﻮﻫﻤﺸﺎﺮ[4]، ﺑﺤﺚ ﻋﻠﻤ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔ را ﻣﻄﺮح ﺮدﻧﺪ. آﻧﺎن ﺑﺎن داﺷﺘﻨﺪ اﻓﺮاد ﺑﺎ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻗﺎدرﻧﺪ اﻧﺰه ﺧﻮد را ﺣﻔﻆ ﻨﻨﺪ و در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻧﺎﻣﻼﻤﺎت اﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻨﻨﺪ. در ﺷﺮاﻂ ﺑﺤﺮاﻧ ﺧﻮدﺷﺎن را ﻨﺘﺮل ﻧﻤﺎﻨﺪ، ﺎﻣﺎﺑ را ﺑﻪ ﺗﺎﺧﺮ ﺑﻨﺪازﻧﺪ، ﺣﺎﻻت رواﻧ ﺧﻮد را ﺗﻨﻈﻢ ﻨﻨﺪ و ﻧﺬارﻧﺪ ﺮﺸﺎﻧ ﺧﺎﻃﺮ، ﻗﺪرت ﺗﻔﺮﺷﺎن را ﺧﺪﺷﻪدار ﻨﺪ و ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺎ دﺮان ﻫﻤﺪﻟ ﻨﻨﺪ و ﻫﻤﺸﻪ و در ﻫﻤﻪ ﺣﺎل اﻣﺪوار ﺑﺎﺷﻨﺪ (جان مایر و همکاران، 1970). ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ ﻪ ﻮی رﻗﺎﺑﺖ آﻨﺪه در ﺳﺎزﻣﺎنهای بیمه را ﻣﺪﺮاﻧ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﺮد ﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﻃﻮر اﺛﺮﺑﺨﺶ و ﻧﺘﺠﻪ ﺑﺨﺶ ﺑﺎ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧ ﺧﻮد ارﺗﺒﺎط ﺑﺮﻗﺮار ﻨﻨﺪ. در اﻦ زﻣﻨﻪ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔ از ﻣﺆﻟﻔﻪ ﻫﺎ اﺳﺖ ﻪ میﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺰان زﺎدی در رواﺑﻂ کارمندان بیمه ﺑﺎ دیگر اﻋﻀﺎی ﺳﺎزﻣﺎن ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤ اﻔﺎ ﻨﺪ. داﻧﻞ ﻠﻤﻦ[5] در ﺘﺎب ﺧﻮد ﺑﻪ ﻧﺎم ﺎر ﺑﺎ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔ” ﺑﺮ ﻧﺎز ﺑﻪ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔ در ﻣﺤﻂ ﺎر ﻣﺤﻄ ﻪ اﻏﻠﺐ ﺑﻪ ﻋﻘﻞ ﺗﻮﺟﻪ میﺷﻮد ﺗﺎ ﺑﻪ ﻗﻠﺐ و اﺣﺴﺎﺳﺎت ﺗﻤﺮﺰ میﻨﺪ. او ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺪﺮان و رؤﺳﺎی ﺷﺮﺖها ﻧﺎزﻣﻨﺪ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻠﻪ ﻫﺮﺴ ﻪ در ﺳﺎزﻣﺎن ﺎر میﻨﺪ ﻧﺎزﻣﻨﺪ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔ اﺳﺖ، اﻣﺎ ﻫﺮﻪ در ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻪ ﺳﻄﻮح ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻣروﻢ، اﻫﻤﺖ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔ در ﻣﻘﺎﺴﻪ ﺑﺎ ﻫﻮش ﻋﻘﻠ اﻓﺰاﺶ میﺎﺑﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﻦ ﻋﻠﺖ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔ ازاﻫﻤﺖ زﺎدی ﺑﺮای رﻫﺒﺮ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ (گلمن، 1988).
یکی از مهارتهایی که میتواند به کارکنان در این راه کمک کند، رفتار شهروندی سازمانی»است. این مقوله به رفتارهای فردی اشاره دارد که برخاسته از بصیرت افراد بوده و علاوه بر اینکه کارایی و اثر بخشی عملکرد سازمان را افزایش میدهند، مستقیم و به صورت صریح، از طریق سیستم رسمی پاداش تشویق نمیشوند (برن و کارپنتر[6]، 2008. ارگان[7]، 1988).
همه آنچه در بالا بدان اشاره شد، به خوبی گواه این مهم است که هوش عاطفی میتواند به عنوان یکی از پیش نیازهای توفیق کارکنان در بروز رفتار شهروندی سازمانی، قلمداد شود. بر اساس این فرضیه، این پژوهش در صدد است تا ارتباط و همبستگی بین هوش عاطفی و رفتار شهروندی سازمانی را در سازمان بیمه تامین اجتماعی که یکی از سازمانهای تاثیرگذار در جامعه است و از حیث خدمترسانی در زمره مهمترین سازمانها قرار میگیرد و شاغلان آن باید از رفتار شهروندی سازمانی در سطح عالی برخوردار باشند بررسی نماید. بدین منظور، سازمان تامین اجتماعی کاشان در آن به عنوان جامعه پژوهش انتخاب شده و مورد کاوش قرار گرفته است.
1-2 بیان مسئله
در ﻋﺼﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﺳﺎزﻣﺎنها ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻓﺰاﻳﻨﺪهای ﺑﺎ ﻣﺤﻴﻂهای ﻮﻳﺎ و در ﺣﺎل ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻣﻮاﺟﻪاند ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺑﻘﺎ و ﻮﻳﺎﻳﻲ ﺧﻮد ﻣﺠﺒﻮرﻧﺪ ﻛﻪ ﺧﻮد را ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮات ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺳﺎزﺎر ﺳﺎزﻧﺪ. ﺑﻪ ﺑﻴﺎن دﻳﺮ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺷﺘﺎﺑﻨﺪه ﺗﻐﻴﻴﺮات و ﺗﺤﻮﻻت ﻋﻠﻤﻲ، ﺗﻜﻨﻮﻟﻮژﻳﻚ، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﻓﺮﻫﻨﻲ و در ﻋﺼﺮ ﺣﺎﺿﺮ، ﺳﺎزﻣﺎنهایی ﻣﻮﻓﻖ و ﻛﺎرآﻣﺪ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﻛﻪ ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻫﻤﺎﻫﻨﻲ ﺑﺎ ﺗﺤﻮﻻت ﺟﺎﻣﻌﻪ اﻣﺮوزی، ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﻣﺴﻴﺮ ﺗﻐﻴﻴﺮات ودﺮﻮﻧﻲها را ﻧﻴﺰ در آﻳﻨﺪه ﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻛﺮده و ﻗﺎدر ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺗﻐﻴﻴﺮات را در ﺟﻬﺖ اﻳﺠﺎد ﺗﺤﻮﻻت ﻣﻄﻠﻮب ﺑﺮای ﺳﺎﺧﺘﻦ آﻳﻨﺪهای ﺑﻬﺘﺮ ﻫﺪاﻳﺖ ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﺎ وﺟﻮد اﻳﻦ، ﻣﺸﺎﻫﺪات و ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎری از ﺳﺎزﻣﺎنها ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻮآور و ﺧﻼق ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﺣﺘﻲ در ﻫﻤﺎﻫﻨﻲ ﺑﺎ ﺗﺤﻮﻻت و ﻴﺸﺮﻓﺖها و ﺗﻐﻴﻴﺮات ﻋﺼﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻴﺰ ﻧﺎﺗﻮان ﻣﺎﻧﺪه و اﻏﻠﺐ ﺑﺎ ﺷﻴﻮههای ﻧﺎﻛﺎرآﻣﺪ ﺳﻨﺘﻲ اداره ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ (آﻗﺎداود و ﻫﻤﻜﺎران، 1389).
مطالعات نشان داده گوی رقابت در آینده را مدیرانی خواهند برد که بتوانند بطور اثربخش و نتیجه بخش با منابع انسانی خود ارتباط برقرار کنند، در این زمینه هوش عاطفی[8] یکی از مولفههای است که میتواند به میزان زیادی در روابط مدیران با اعضای سازمان نقش مهمی ایفا کند. دانیل گلمن[9] در کتاب خود با عنوان کار با هوش عاطفی[10] (1998) بر نیاز به هوش عاطفی در محیط کار (محیطی که اغلب به عقل توجه میشود تا قلب و احساسات) تمرکز میکند. او معتقد است نه تنها مدیران و روسای شرکتها نیازمند هوش عاطفی هستند، بلکه هر که در سازمان کار میکند نیازمند هوش عاطفی است (موری[11]،1998:2). اما هر چه در سازمان به سطوح بالاتر میرویم، اهمیت هوش عاطفی در مقایسه با هوش عقلی افزایش مییابد. به همین علت هوش عاطفی از اهمیت زیادی برای یک رهبر برخوردار است (گولمن،47:2001).
از سویی دیگر رفتار شهروندی سازمانی[12] همانند هوش عاطفی در دو دهه اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است؛ در واقع از حوزه خصوصی کم کم وارد حوزه عمومی شده است. باتمان[13] و ارگان (1983) برای اولین بار از اصطلاح رفتار شهروند سازمانی استفاده کردند و آن را به عنوان اقدامات بخشی از کارکنان برای بهبود بهرهوری و همبستگی و انسجام در محیط کاری میداند که ورای اامات سازمانی است (هادسن[14]،: 2002: 70). تحقیقات اولیهای که در زمینه رفتار شهروند سازمانی صورت گرفت بیشتر برای شناسایی مسئولیتها و رفتارهایی بود که کارکنان در سازمان داشتند، اما اغلب نادیده گرفته میشد. این رفتارها با وجود اینکه در ارزیابیهای سنتی عملکرد شغلی به طور ناقص اندازهگیری میشدند و یا حتی گاهی اوقات مورد غفلت قرار میگرفتند، اما در بهبود اثربخشی سازمان موثر بودند(بینستوک[15] و همکاران 2003؛ 360). شهروند خوب سازمانی یک تفکر و ایده است و آن متشکل بر رفتارهای متنوع کارکنان نظیر، پذیرش و بعهده گرفتن وظایف و مسئولیتهای اضافی، پیروی از مقررات و رویه سازمانها، حفظ و توسعه نگرش مثبت، شکیبایی و تحمل نیتی و مشکلات در سرکار میباشد. بر پایه و اساس تئوریها و نظریههای سازمانی به رقابت و عملکرد سازمان کمک میکند، بعلاوه رغبت و تمایل به رفتار شهروند سازمانی بعلت رقابتهای روزافزون جهانی، اهمیت ویژه برای نوآوری، انعطاف پذیری و بهرهوری و پاسخگویی به شرایط بیرونی پیوسته در حال افزایش است بعنوان مثال: وفاداری و شور اشتیاق کارکنان در شرکت فدکس[16] (شرکت پست بین المللی فدرال اکسپرس) غالباً بعنوان عوامل کلیدی ذکر شده است، که تاثیرات چنین عواملی غیر قابل انکار و شمارش» میباشد و ارزش عوامل وفاداری، شور و اشتیاق در این نهفته است که شرکتها کمک میکند تا در نبرد علیه رقبا برنده شوند (توره[17]،1358).
تحقیقات اخیر نشان میدهد که کارمندانی که فراتر از شغل و وظیفه خود عمل کرده و رفتار شهروند سازمانی از خود بروز میدهند به گروه کاری و سازمانی تعلق دارند که هم بهرهوری بالایی دارند و هم کاری با کیفیت عالی انجام میدهند تا کارگرانی که از رفتار شهروندی سازمانی در سطوح پایین برخوردارند (پودساکف و دیگران،1997).
با توجه به تحقیقات انجام شده درسالهای اخیر در دنیا و توجه روزافزون به بررسی هوش عاطفی و کاربرد آن در عرصههای گوناگون و نیز بررسی رفتار شهروند سازمانی بعنوان یکی از عوامل مهم اثر بخشی سازمانهای امروز، تحقیقات اندکی در این رابطه در ایران انجام شده است. هدف از انجام این تحقیق تاثیر هوش عاطفی کارکنان در رفتار شهروندی سازمانی کارکنان است. به عبارت دیگر این پژوهش به دنبال پاسخ دادن به این سوال است که آیا هوش عاطفی کارکنان و رفتار شهروند سازمانی در ﻣﺎن ﺎرﻨﺎن سازمان تامین اجتماعی شهرستان کاشان تاثیر دارد؟
1-3 ضرورت و اهمیت تحقیق
اﻫﻤﺖ ﻋﻮاﻃﻒ و اﺣﺴﺎﺳﺎت در زﻧﺪ ﻓﺮدی و ﺳﺎزﻣﺎﻧ، اﻧﺰهی اﺻﻠ ﺷﻞگیری وﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻮد، ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔ ﺑﻪ رﻫﺒﺮان ﻤ میﻨﺪ ﻪ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺆﺛﺮی ﺑﺎ اﺣﺴﺎﺳﺎت و ﻋﻮاﻃﻒ دﺮان ﺑﺮﺧﻮرد ﺮده و ﻧﺎزﻫﺎی اﻓﺮاد را ﺗﺸﺨﺺ دﻫﻨﺪ و آﻧﺎن را ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺆﺛﺮی ﺑﺮاﻧﺰاﻧﻨﺪ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺿﺮورت ﺗﺤﻮل و ﺑﺎزﺳﺎزی ﺳﺎزﻣﺎنها ﺗﻮﺳﻂ رﻫﺒﺮان و ﺮاﺶها و ﺗﻮﺟﻬﺎت روزاﻓﺰوﻧ ﻪ ﺑﻪ رواﺑﻂ اﻧﺴﺎﻧ در ﺳﺎزﻣﺎنها ﻣﺷﻮد و ﻧﺰ اﻦ ﻧﺘﻪ ﻪ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔ ﺑﺮ رﻫﺒﺮی در ﺳﺎزﻣﺎنها ﺗﺄﺛﺮ زﺎدی دارد، ﺿﺮورت اﻧﺠﺎم اﻦ ﺗﺤﻘﻖ اﺣﺴﺎس میﺷﻮد. ﻋﺪم اﻧﺠﺎم ﻨﻦ ﺗﺤﻘﻘ در ﺳﺎزﻣﺎنهای تامین اجتماعی ﺸﻮر ﻧﺰ ﺑﺮ اﻫﻤﺖ اﻧﺠﺎم ﻨﻦ وﻫﺸ میاﻓﺰاﺪ.
ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔﻲ آﺧﺮﻳﻦ و ﺟﺪﻳﺪﺗﺮﻳﻦ ﺗﺤﻮل در زﻣﻴﻨﻪی ﻓﻬﻢ ارﺗﺒﺎط ﻣﻴﺎن ﺗﻌﻘﻞ و اﺣﺴﺎﺳﺎت اﺳﺖ. ﻳﻜﻲ از ﻋﻮاﻣﻠﻲ ﻛﻪ ﻧﻘﺶ ﺸﻤﻴﺮی ﻫﻢ ﺑﺮ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ و ﻋﺪم ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ اﻓﺮاد اﻳﻔﺎ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ، ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔﻲ اﺳﺖ. از ﺳﻮﻳﻲ دﻳﺮ، اﻣﺮوزه ﺛﺎﺑﺖ ﺷﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ وﺟﻮد ﻋﺎﻃﻔﻪ ﺑﺮای ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﻓﻜﺮ ﻛﺮدن اﻫﻤﻴﺖ دارد و ﺑﺎور ﻗﺪﻳﻤﻲ ﻛﻪ ﻋﺎﻃﻔﻪ و ﻣﻨﻄﻖ را رو در روی ﻫﻢ ﻗﺮار ﻣﻲ داد، ﻛﺎﻣﻼً ﺑﻲ اﺛﺮ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻫﻤﺎن ﻮﻧﻪ ﻛﻪ در ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻓﻌﻞ و اﻧﻔﻌﺎﻻت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺗﻔﻜﺮ و اﺳﺘﺪﻻل ﻣﻨﻄﻖ و ﻋﺎﻃﻔﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺗﻌﺎﻣﻠﻲ و ﻫﻢ ﻮﺷﻲ ﻋﻤﻞ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ، ﺑﺮ ﻫﻤﻴﻦ ﻗﻴﺎس ﻫﻮش ﻋﻘﻠﻲ و ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺗﻌﺎﻣﻠﻲ ﺑﺮای رﺷﺪ و ﻴﺸﺮﻓﺖ آدﻣﻲ در ﺗﻤﺎﻣﻲ اﻣﻮر ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ زﻧﺪﻲ ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻲ روﻧﺪ(ﻧﻮراﻳﻲ و ﺳﺎﻋﻲ، 1389)
سازمان تامین اجتماعی ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻜﻲ از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ و ﺣﻴﺎﺗﻲ ﺗﺮﻳﻦ ﺳﻴﺴﺘﻢهای ﺧﺪﻣﺎﺗﻲ ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﻣﺴﺘﺜﻨﻲ از دﻳﺮ ﻧﻬﺎدﻫﺎی دوﻟﺘﻲ ﻣﺎ ﻧﻤﻲ ﺑﺎﺷﺪ و از آﻧﺠﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻣﺤﻘﻖ ﺧﻮد در اﻳﻦ ﻧﻬﺎد ﻣﺸﻐﻮل ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ رﺳﺎﻧﻲ اﺳﺖ، ﻣﺴﺎﻟﻪ هوش عاطفی و رفتار شهروند سازمانی را ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻲ در اﻳﻦ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ درک ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ.
ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺑﺎ در ﻧﻈﺮ ﺮﻓﺘﻦ ﻣﻮارد ذﻛﺮ ﺷﺪه و ﻧﻴﺰ اﻫﻤﻴﺖ ﺣﻴﺎﺗﻲ اﻳﻦ ﻧﻬﺎد ﺑﺮای ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺑﺮ رفتار شهروند سازمانی در آن ﺿﺮوری ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲرﺳﺪ و ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﻛﻤﺒﻮد ﻨﻴﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪای در سازمان تامین اجتماعی، ﻣﺤﻘﻖ ﺳﻌﻲ دارد ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻫﻮش ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺑﺮ رفتار شهروند سازمانی در سازمان تامین اجتماعی کاشان ﺑﺮدازد.
1-5 فرضیات
فرضیه اصلی:
هوش ﻋﺎﻃﻔ ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺷﻬﺮوﻧﺪی ﺎرﻨﺎن، اﺛﺮ ﻣﻌﻨاداری دارد.
فرضیات فرعی:
” ﺧﻮدآﺎﻫ ” ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺷﻬﺮوﻧﺪی ﺎرﻨﺎن سازمان، اﺛﺮ ﻣﻌﻨاداری دارد.
” ﺧﻮد ﻣﺪﺮﺘ ” ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺷﻬﺮوﻧﺪی ﺎرﻨﺎن سازمان، اﺛﺮ ﻣﻌﻨاداری دارد.
” آﺎﻫ اﺟﺘﻤﺎﻋ ” ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺷﻬﺮوﻧﺪی ﺎرﻨﺎن سازمان، اﺛﺮ ﻣﻌﻨاداری دارد.
” ﻣﺪﺮﺖ رواﺑﻂ ” ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺷﻬﺮوﻧﺪی ﺎرﻨﺎن سازمان، اﺛﺮ ﻣﻌﻨاداری دارد.
1-6 اهداف تحقیق
بررسی تاثیر هوش عاطفی بر رفتار شهروندی سازمانی در سازمان تامین اجتماعی کاشان.
بررسیتاثیر ﺧﻮدآﺎﻫ ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺷﻬﺮوﻧﺪی ﺎرﻨﺎن سازمان تامین اجتماعی کاشان .
بررسی تاثیر ﺧﻮد ﻣﺪﺮﺘ ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺷﻬﺮوﻧﺪی ﺎرﻨﺎن سازمان تامین اجتماعی کاشان.
بررسی تاثیر آﺎﻫ اﺟﺘﻤﺎﻋ ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺷﻬﺮوﻧﺪی ﺎرﻨﺎن سازمان تامین اجتماعی کاشان.
بررسی تاثیر ﻣﺪﺮﺖ رواﺑﻂ ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺷﻬﺮوﻧﺪی ﺎرﻨﺎن سازمان تامین اج
برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید
درباره این سایت